وعدههای غذایی میتوانند برای خانوادههایی که فرزندشان بد غذا هستند، استرس زا باشند. متقاعد کردن بچهها برای امتحان کردن غذاهای جدید و خوردن غذای سالم میتواند یک چالش باشد. بسیاری از والدین نسبت به آنچه که باید انجام دهند احساس ناامیدی و عدم اطمینان میکنند.
بهترین راه برای ترغیب بچهها به خوردن غذای سالم و مناسب، استفاده از نظم و انضباط مثبت است. بدون یک رویکرد مثبت و برنامهریزی شده، عادات غذایی کودک میتوانند بدتر شوند. در این مقاله بهترین راهکارها برای مقابله با کودکان بد غذا ارائه شده است.
چرا برخی از کودکان بد غذا هستند؟
عوامل بسیار متفاوتی می توانند بر روی تمایل کودک برای مزه کردن غذاهای جدید تأثیر بگذارد و بعضی از بچهها حتی به یک غذای جدید نزدیک نمیشوند و آن را نمیخورند!
در ارزیابی کودکی که در خوردن انواع غذاها مشکل دارد، سه عامل باید بررسی شود که عامل اول فیزیولوژی کودک است. اگر کودک هر نوع ناراحتی را که با غذا خوردن در ارتباط است، به خصوص در سنین پایین تجربه کرده باشد، یاد میگیرد که به دلیل درد از خوردن غذاهای خاص خودداری کند. به عنوان مثال ممکن است به دلیل وجود حفرهی در سیستم گوارشی، کودک از خوردن غذاهای ترد خودداری کند و به خوردن غذاهای نرم تمایل بیشتری داشته باشد. سیستم حسی و اینکه کودک چگونه میتواند از طریق حواس خود اطلاعات را بدست آورد و متناسب با آنها پاسخ دهد، در طبقهبندی فیزیولوژی قرار دارد.
عامل دوم مهارتهای حرکتی دهان کودک است. آیا کودک برای جویدن غذاهای پیشرفتهتر از ساختار دهانی قوی و محکم برخوردار است؟ اگر نه، کودک به خوردن غذاهای نرم تمایل بیشتری نشان میدهد و در هنگام ارائهی غذاهای پیشرفتهتر ممکن است بد غذا به نظر آید. کودک به سرعت نشان میدهد که نمیتواند بافتهای چالش برانگیزتری را بخورد و از آنها امتناع میکند.
عامل سوم مشاهده و شناسایی رفتارهایی است که کودک برای جلوگیری از خوردن غذا آنها را آموخته است. کشف اینکه چرا یک کودک بد غذا است و اصلاح او به صبر و شکیبایی و زمان بیشتری نیاز دارد.
برخی از قوانین خوب برای پدر و مادرها در هنگام تهیه غذا چیست؟
عادت دادن کودک به یک غذای جدید به صورت قدم به قدم. اگر بهترین کاری که کودک شما میتواند در یک روز انجام دهد، کمک به شستن یک برگ کلم است، فوق العاده است! دفعهی بعد او ممکن است قادر به شستن همهی آن باشد و در نهایت ممکن است یک برگ ریز آن را بخورد. فرزند خود را در هر مرحله تحسین کنید و به صورت سرگرم کننده به این کار ادامه دهید.
غذاهای جدید هرگز نباید در مرحلهی آخر به کودکان معرفی شوند. فرزندان خود را درگیر روند آماده سازی و خرید مواد غذایی تازه کنید و غذاهای جدید را به صورت آماده به آنها معرفی نکنید.
وعدههای غذایی خانوادگی مربوط به خانواده است. به مقدار غذایی که کودک شما در یک شب میخورد، توجه نکنید و به جای آن بر روی خاطرات خوشی تمرکز کنید که بر سر میز شام ایجاد میکنید.
اگر کودک یک غذای جدید را دوست دارند، این تصمیم اوست. والدین باید کودکان را ترغیب کنند که غذاهای جدید را بچشند. تا زمانی که بچهها مهارت چشیدن را یاد میگیرند، مجموعهی غذایی آنها به مرور زمان گسترش مییابد. هرچه مزهها بیشتر باشند، کودکان بیشتر یاد میگیرند که غذاهای خاصی را دوست داشته باشند. اینگونه است که همه ما یاد گرفتهایم که در بزرگسالی قهوه بنوشیم.
چه کسی واقعا اولین جرعه قهوه سیاه را دوست دارد؟ غذاهایی را در نظر بگیرید که ممکن است حتی یک فرد بزرگسال دو بار برای خوردن آن فکر کند، مانند صدف خام. با این وجود میلیونها نفر آن را میخورند.
همه چیز را در یک چشم انداز نگه دارید. بچهها برای یادگیری لذت بردن از غذاهای خاص به زمان نیاز دارند. وظیفه والدین این است که یک فضای حمایتی و مثبت را برای کودکان خود به منظور چشیدن غذاهای جدید ایجاد کنند.
اگر كودك از خوردن شام امتناع میورزد، والدين چگونه باید واکنش نشان دهند؟
در این حالت خیلی کم به کودک خود توجه کنید. مهمترین چیز این است که کودک بر سر میز شام بیآید و در تمام مدت صرف غذا بر سر میز حاضر باشد. مکالمه را مثبت نگه دارید و وقتی وعده غذایی تمام شد؛ مطمئن شوید که همه، حتی کودکان نوپا، بشقابهای خود را به سمت پیشخوان میبرند تا پایان وعده غذایی مشخص شود. برای خانوادههایی که پایان غذا را علامت گذاری میکنند، مشخص میشود که آشپزخانه تا وعدهی بعدی بسته است و هیچ چیزی در آشپزخانه برای خوردن وجود ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید